وبلاگ نويسي وبلاگ نويسي .

وبلاگ نويسي

عزت نفس

طيف عزت نفس

فراموش نكنيد كه عزت نفس موضوع و صفتي نيست كه همواره درون شما ثابت باشد، بلكه يك نمودار سينوسي دارد كه بسته به شرايط، اتفاقات و مرور زمان مدام در حال نوسان است. گاهي شايد عزت نفس بالايي داشته باشيد و گاهي عزت نفس پايين.  اينكه گاهي نسبت به خودتان نا اميد باشيد و گاهي اميدوار كاملا طبيعي است و جاي هيچگونه نگراني اي ندارد. با اين حال ، به صورت كلي ، عزت نفس داشتن يعني در حالت كلي نسبت به خودتان چه احساسي داريد. در ادامه فاكتورهايي را برايتان شرح ميدهيم كه با درنظر گرفتن آنها ميتوانيد تشخيص دهيد عزت نفستان پايين است يا نه.

عزت نفس پايين : افرادي كه در حالت كلي عزت نفس پاييني دارند، عموم مواقع براي افكار و اعتقادات خود ، ارزش قائل نبوده و به جاي تمركز بر نقاط قوتشان بر روي كاستي ها و نقاط ضعفشان تمركز ميكنند. پس طبيعي است كه معتقد باشند، ديگران از آنها تواناتر، باهوش تر و موفق تر هستند. اين افراد عموما با پذيرش تعريف هاي مثبتي كه ديگران از آنها ميكنند مشكل دارند و فكر ميكنند كه ديگران در حال تمسخر آنها هستند و اين تعريف و تمجيدها واقعي نيست. اين افراد بزرگترين ترسي كه در زندگي دارند، ترس از شكست است پس بديهي است كه براي رسيدن به اهداف خود تلاشي نميكنند. از ديگر ترس هاي افراد با عزت نفس پايين ترس از تنها ماندن است و ميترسند ديگران آنها را رها كنند.

عزت نفس سالم : افراد با عزت نفس سالم، ديدگاه متعادلي نسبت به خودشان دارند. يعني درست است كه خود را يك سوپر قهرمان موفق نميدانند اما ميتوانند در كنار نقاط ضعفشان، نقاط قوت شخصيتشان را هم ببينند و به آنها افتخار كنند. اگر عزت نفس شما سالم باشد، محال است كه نسبت به ديگران احساس برتري و يا فخر فروشي داشته باشيد.

تاريخچه عزت نفس

عزت نفس، مفهومي جهان شمول است كه براي اولين بار در اواخر قرن ۱۹ ميلادي توسط ويليام جيمز مطرح شد. او نخستين فردي بود كه يك تعريف شفاف و علمي براي عزت نفس ارائه كرد. بر اساس نظر او، احساسات انسان درباره خودش از تعامل او با ديگران به وجود مي‌آيد و اين تعريف به اين معنا است كه، ميزان موفقيت هاي شما در راه رسيدن به اهدافتان در نهايت پيكره عزت نفستان را ميسازد. البته نكته اميدبخش اين است كه عزت نفس سازه‌اي پوياست كه قابل دست‌كاري است. پس شما با كار كردن روي خودتان، هرچقدرهم كه حرمت نفس پاييني داشته باشيد ميتوانيد آن را تقويت كنيد. لطفا فراموش نكنيد كه عزت به نفس داشتن براي بقا و سلامت رواني هر انساني حياتي است پس تا روزي كه زنده هستيم بايد براي بهبود كيفيت آن تلاش كنيم.

تحريف هاي شناختي كه به عزت نفس آسيب ميزنند.

تحريف‌هاي شناختي درست شبيه به عينك آفتابي عمل ميكنند. همانطور كه عينك آفتابي باعث ميشود همه چيز را از وضعيت واقعي اي كه دارند تاريك تر ببينيد،تحريف هاي شناختي نيز ماهيت زندگي شما را تغيير ميدهند. تحريف هاي شناختي در اصل نوعي قضاوت كردن هستند كه، قبل از اينكه شما بتوانيد فردا يا موقعيتي را ارزيابي كنيد و در نهايت بشناسيد، برچسبي ميزنند كه شما بر اساس آن عموما دچار قضاوت اشتباه ميشويد. مشكل اصلي تحريف ها اين است كه عموما ما آنها را به افراد و يا موقعيت هاي ديگر تعميم ميدهيم. مثلا اگر فردي جايي رفتار اشتباهي با شما داشته باشد، شما فكر ميكنيد كه همه افراد و در همه موقعيت ها، همين رفتار را با شما خواهند داشت و اين تعميم دادن ها شما را از حقيقت دور ميكند. در ادامه به بررسي تحريف هاي شناختي اي ميپردازيم كه اگر اصلاح نشوند به پيكره عزت به نفس شما آسيب هاي جدي اي وارد ميكنند.

۱-بيش تعميم‌دهي

با داشتن بخش اندكي از اطلاعات، بدون اينكه موضوع مورد آزمايش قرار گييرد، يك قانون كلي نتيجه گيري ميشود. اين درحالي هست كه حتما براي نتيجه گيري كلي بايد آزمايش صورت بگيرد.

براي مثال شما يكي از دوستانتان را براي نهار دعوت ميكنيد و او به دلايلي نميپذيرد و شما به اين نتيجه ميرسيد كه هيچكس علاقه ندارد با شما معاشرت كند. يعني شما بر اساس يك يا چند تجربه، يك نتيجه گيري كلي ميكنيد و اين نتيجه را به همه افراد تعميم ميدهيد. اگر شما از كلماتي مثل هرگز، هميشه، همه، هيچ‌كس و مثال‌هايي ازاين‌دست زياد استفاده مي‌كنيد، بدانيد كه بيش تعميم‌دهي مي‌كنيد.اين كلمات هم روابطتتان با ديگران را دچار مشكل ميكند هم به پيكره عزت نفستان آسيب ميزند. چرا كه با كوچكترين شكستي، خود را ميبازيد و دست از تلاش برميداريد.

۲-برچسب‌زني كلي

همه ما يك سري تصورات قالب در يك سري موضوعات داريم. مثلا ميگوييم فلانشغل خوب است يا آدم هاي فلان قوميت خسيس اند و … برچسب زني كلي يعني تصورات قالبي كه براي همه افراد يك طبقه خاص بدون در نظر گرفتن خود فرد، روحيات و شخصيتش در نظر ميگيريم. براي مثال رابطه عاطفي من بي‌سرانجام است. اين سبك تفكر با بيش تعميم دهي رابطه نزديكي دارند اما در اينجا تحريف به شكل يك برچسب است.

۳-غربال كردن

در غربال كردن، شما تنها بخشي از واقعيت را كه ميخواهيد، ميبينيد و ساير بخش ها را ناديده ميگيريد. يعني اتفاقات را به گونه اي غربال ميكنيد تا در نهايت احساس عدم كفايت كنيد. مثلا همسرتان ميگويد به دليل مشغله زيادش خيلي وقت نكرده تا با شما به مسافرت بيايد با اينكه شما را خيلي دوست دارد. اما شما اينچنين برداشت ميكنيد كه او به شما علاقه اي ندارد و نميخواهد كه با شما وقت بگذراند.

۴-تفكر قطبي شده

در اين شرايط شما به جهان به صورت صفر و يكي نگاه ميكنيد و معيارهاي مطلق براي سنجش داريد. مثلا فلاني يا خوب است يا بد. يا شما را دوست دارد يا از شما متنفر است. مشكل اين مدل تفكر اين است كه نهايتا آنقدر فكر ميكنيد و فكر ميكنيد تا به اين نتيجه برسيد كه شما يا انسان هاي زندگيتان در قطب منفي قرار دارند. فراموش نكنيد كه هيچ‌كس نمي‌تواند كامل باشد و اين كامل نبودن به اين معنا نيست كه او كاملا بد است. اگر تفكر شما به شكل «يا اين يا آن» است، دچار اين تحريف شناختي هستيد.

۵-خود سرزنشگري

در اين سبك تفكر فرد خودش را بخاطر همه چيز سرزنش ميكند. خواه مقصر باشد و خواه مقصر نباشد. در اين مدل فكر كردن، فرد خود را مركز دنيايي ميداند كه در آن همه چيز بد است و او مقصر همه چيز است. مشكل اين فكر كردن اين است كه، فرد خود را بخاطر چيزهايي كه تقصير او نيست هم سرزنش ميكند. مثلا بخاطر بيماري اش يا بخاطر واكنش ديگران نسبت به خودش. رايج ترين نشانه ابتلا فرد به اين تحريف شناختي اين است كه او پياپي بخاطر همه چيز عذرخواهي ميكند.

۶-شخصي‌سازي

اين افراد همه چيز اين جهان را به خود ربط ميدهند. آنهم چيزهايي كه از كنترلش خارج هستند و تنها باعث ميشوند كه خود را تحت فشار احساس كند. مثلا همسرتان به شما ميگويد كه حوصله اش سر رفته و بلافاصله به اين فكر ميكنيد كه منظورش اين است كه شما حوصله سربر هستيد. بدترين عيب اين تفكر اين است كه باعث ميشود، واكنش هاي نامناسب در پاسخ به افراد از خود نشان دهيد و آنها را از خود دور كنيد.

۷-ذهن‌خواني

ذهن خواني يعني شما فكر كنيد همه مانند شما فكر ميكنند اين اشتباه كه در ميان افراد جامعه بسيار رايج است به بدنه عزت نفس شما آسيب ميزند. چرا كه فكر ميكنيد همه با نظرات منفي اي كه در مورد خودتان داريد موافق اند

۸-بيش كنترلي

اين افراد فكر ميكنند قادر به انجام هركاري هستند. حتما با خودتان فكر ميكنيد خب اين كجايش بد است؟ بدي كار اينجاست كه شما ميكوشيد همه چيز را كنترل كنيد. انگار كه شما مسئول همه چيز هستيد. مثلا اگر فكر ميكنيد حتما بايد كسي را متقاعد كنيد كه در مقابل درخواست شما بله بگوييد و شما مسئول كنترل شرايط هستيد دچار بيش كنترلي شده ايد.

۹-استدلال هيجاني

در اين نوع تحريف شناختي فرد به جاي اينكه در شرايط مختلف فكر كند، واكنش هاي هيجاني از خود نشان ميدهد. اين نوع طرز فكر شديدا به عزت نفستان آسيب ميزند. به طور مثال فرد زماني كه عصباني است، بدون فكر كردن به راه‌حل مناسب، فرياد مي‌زنيد يا چيزي را مي‌شكنيد. بايد به خودگويي‌هايتان توجه كنيد كه چگونه واقعيت را تحريف مي‌كنند و هيجانات منفي را برمي‌انگيزند.

https://razemovafaghiat.com/who-to-increase-self-steem/


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۱ مهر ۱۴۰۰ساعت: ۰۱:۰۳:۱۴ توسط:سارا صدر موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :